سفارش تبلیغ
صبا ویژن


ساعت فلش

هخامنش

- ولی اینجا آقایون ایرانی میان ورزش خانومای ایرانی رو می‌‌بینن.
 
- کیا؟
 
- ورزشکاران مرد ایرانی و اعضای سفارت.
 
- خب اینا میان تا تیم بانوان رو تشویق کنن.
 
- مگه تو ایران آقایون واسه چه کاری میرن ورزشگاه؟
 
- خب اونجا به اندازهء کافی خانم هست که تشویق کنن.
 
- یعنی اگه خانم ها برای تشویق به اندازهء کافی نبودن، آقایون می تونن برن تشویق کنن؟
 
- نه.
 
- یعنی فقط آقایون ایرانی که تو ایران زندگی می کنن نمی تونن برن ورزش خانومهای ایرانی رو ببینن؟
 
- ولش کن بابا. راستی می خواهی چی کاره بشی؟
 
 اما از آنجایی که این هموطن 16 ساله دوست ما را با سفیر ایران عوضی گرفته بود، اصلا ول کن معامله نبود.
 
 - میشه بگی اشکاله دیدن ورزش خانوما چیه؟
 
مش- کل شرعی داره.
 
- شرعی یعنی چی؟
 
- شرعی یعنی دینی.
 
- چرا؟



نوشته شده در شنبه 90/6/26ساعت 10:10 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

- ببین عزیزم، شاید تو این کشور این چیزا   عادی باشه اما تو ایران عادی نیست. به همین خاطر ممکنه آقایون با دیدن این چیزا به مشکل بیافتن

 
- چه مشکلی؟
 
- ممکنه به گناه بیافتن.
 
- یعنی شما هم ممکنه با دیدن مامان من به گناه بیافتی؟
 
- مگه مامان تو ورزشکاره؟
 
- آره.
 
- جدی؟ نه خب.منظورم اونا بود.
 
- اونا کی هستن؟
 
- اونایی که این قانون رو گذاشتن منظورشون این بوده که ممکنه بعضی از مردا به گناه بیافتن نه همه شون.
 
- تو کشور شما واسه اینکه بعضی از مردا به گناه نیافتن، جلوی همهء مردا رو می گیرن؟
 
- آره.
 
- خب دیدن ورزش خانوما از تلوزیون که بیشتر میتونه آقایون رو به گناه بندازه،
 چون تلوزیون تصویر بسته تری نشون میده.
 
- من گفتم که ورزش خانوما از تلوزیون پخش میشه؟
 
- مگه نمیشه؟
 
- نه.
 
- پس اون خانومی که نمیتونه بره ورزشگاه چه جوری ورزش خانوما رو میبینه؟
 
- احتمالا نمی بینه.
 
- این جوری که هیچ تبلیغی برای ورزش خانوما نمی شه و بتدریج خانومای کشور علاقه مندی خودشون رو به ورزش از دست میدن.
 
- نه بابا، این طورا هم نیست.
 
- من اگه جای خانومهای کشورتون بودم در اعتراض به این مسأله دیدن مسابقات ورزشی آقایون رو تحریم می کردم.
 
- کی به تو گفته که خانوما می تونن برن ورزش کردن آقایون رو ببینن؟
 
- مگه نمی تونن؟
 
- نه.
 
- چرا؟
 
- چون اون هم مشکل شرعی داره.
 
- یعنی تلوزیون شما اصلا ورزش رو پخش نمی کنه؟
 
- چرا ورزش آقایون رو پخش می کنه.
 
- این که خانومها ورزش آقایون رو از تلوزیون ببینن که بدتره.
 
- چرا؟
 
- وقتی که من به استادیوم میرم با خودم یک دوربین هم میبرم چون از اون بالا چیزی پیدا نیست ولی از تلوزیون همه چیز پیدا است.
 
- خب، آره .... راستی بابات کجاست؟
 
- اگه خانومها نباید ورزش کردن آقایون رو ببینن، پس چرا خانومهای ورزشکار شما وقتی میان اینجا، ورزش کردن آقایون رو میبینن.
 
- ببین! یه چیزایی هست که شاید خودش بد نباشه ولی اشاعهء اون اشکال داره.
 
- اشاعه یعنی چی؟
 
- اشاعه یعنی ترویج و همگانی کردن اون.
 
- یعنی اگه همه بیان و ورزش رو ببینن خوب نیست؟ من قبلا فکر میکردم که دولتها کلی پول خرج میکنن تا همه بیان سراغ ورزش.
 
- نه! ترویج بی بند و باری اشکال داره.
 
- مگه دیدن ورزش بی بند و باریه.

- ببین! این حرفا واسه اینه که تو دلیل حجاب رو نفهمیدی. ما اعتقاد داریم که حجاب یک محدودیت نیست بلکه مصونیت هست.
 
- معنی این جمله که الان گفتی چیه؟
 - یعنی اینکه من غلط بکنم دیگه بیام خونهء شما


نوشته شده در شنبه 90/6/26ساعت 9:53 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

کلمه Universe   (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بی‌نهایت

 

و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI   به معنی یک و  Verseبه معنی آواز

 

ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستاره‌شناسی،

 

 بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیده‌اند که آفرینش نه با یک انفجار

 

 عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر

 

 شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافته‌اند که

 

خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک می‌خواند. (1) اصوات و نواها نه

 

 تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شده‌اند.

 

 دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان،

 

 سراغ شگفت‌انگیزترین مولکول حیات یعنی DNA   رفته‌اند.

 

 این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند

 برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4)  مطرح شد.

 DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است.

 رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئین‌ها و در نهایت موجودات زنده شکل می‌گیرند.

DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین می‌باشد،

 در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه می‌گوید؟


نوشته شده در جمعه 90/6/25ساعت 9:19 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA   به وسیله

 

 اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک

 

 را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و

 

 آهنگین هستند و یا DNA   تنها مجموعه‌ای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟

 

آنها فرکانسهای DNA   یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند.

 

نتیجه شگفت‌انگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا!

ژاندر در این رابطه می‌گوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها،  بسیار حیرت‌انگیز بودند.

 

با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش می‌دادم.

 

بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA   گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شده‌اند

 

و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریسته‌اند. برخی دیگر اذعان کرده‌اند که این موسیقی نوایی

 

از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA  

 

با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کرده‌اند.

 

دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA   با عظمت و الهام بخش می­باشند.

 

 بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را می­شنوند، شروع به گریه می­کنند.

 

آنها نمی­توانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد

 شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد.

 نه تنهامی­توان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.

به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نت­ها را به واحدهای سازنده

DNA (نوکلئوتیدها) برمی­گردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA می­شود.

اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد!


نوشته شده در جمعه 90/6/25ساعت 9:16 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

دانشمندان از نتایج این یافته­ها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کرده­اند.

 

 اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه

 

 برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیون­ها   سلول بدن و دانستن نوسانات

 

آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان

 

تشخیص داده شده­اند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک

 

هلن گریمال بیولوژیست و موسیقی­دان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکت­های

 

 سلول­های سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقات­اند است کار کرده­اند.

 

 آنها به این نتیجه رسیده­اند که سلول­های بافت­های سرطانی صداهای مغشوش و

 

 ناهنجاری تولید می­کنند.

 

و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری   ثابت شد که قرار گرفتن سلول­های سرطانی

 

 در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی   در آنها ایجاد می­کند،   صداهایی

 

 که آوادرمانی را   به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماری­ها و موارد

 بسیار دیگری مطرح می­کند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به

 سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره

 یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان،

تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند.

جراح او گزارش می­دهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار

 زیادی هم تحلیل رفته بود.

ازاین یافته­ ها به این نتیجه می­رسیم که وقتی اندام­هایمان بصورت هماهنگ

آوازمی­خوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز می­خوانند

ما احساس بیماری می­کنیم.


نوشته شده در جمعه 90/6/25ساعت 9:9 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

   

و این داستان شگفت‌انگیزتر می‌شود اگر بدانیم که تمام سلول­های

 

بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA   منحصر به فرد هستند

 

و DNA   هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA   دیگری متفاوت است

 

 و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده

 

است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصر‌‌به‌فرد هستند.

 

 تصور کنید چگونه «100 تریلیون سلول در بدن هر انسان در

 

 حال خواندن آوازی یگانه هستند و شاید این آواز، هم‌ آوا با آواز

 

 کهکشان پرسیوس باشد! چرا که نه؟ موسیقی‌دان و رهبر ارکستری که نتها

 

 را در آغاز آفرینش نوشته است یکی بوده و یکی هست.

 

نکات جالب توجه دیگری نیز در این تحقیقات و یافته‌ها وجود دارد.

 

 هر چه موجود از نظر تکاملی (تکامل در زیست‌شناسی) پیشرفته‌تر بوده،

 

موسیقی DNA   آن نیز پیچیده‌تر شده است. یک جاندار تک سلولی

با داشتن DNA کمتر و پروتئین‌های محدودتر، موسیقی ساده‌تری ایجاد می‌کند.

 در حالیکه در انسان، هر ژن (و پروتئین مربوط به آن) خود،

آهنگی پیچیده می‌سازند و بدین سان، هر انسان تبدیل به کنسرت

 باشکوهی می‌شود، در حالیکه خود در کنسرت آفرینش یک آهنگ است.

و راستی در کنسرت بزرگ جهان ما آهنگ را چقدر هم‌آهنگ می‌نوازیم؟

آیا، هم آواز با هستی و خیره به دستان رهبر ارکستر می‌نوزایم؟

آیا با هر حرکت آرام او، آرام و با هر اشاره سریع، تند می‌زنیم؟

 شاید هم ساز خودمان را می‌زنیم؟ 


نوشته شده در جمعه 90/6/25ساعت 8:47 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

اگر کسی دیوونت بود تو عاشقش باش…

اگر عاشقت باشه تو دوستش داشته باش…

اگر دوستت داشته باشه بهش علاقه نشون بده…

اگر بهت علاقه نشون داد فقط لبخند بزن…

اینطوری وقتی همیشه یک پله ازش عقب باشی

 اگر یه وقت خسته شد و یک

پله جا موند تازه میشین مثل هم


نوشته شده در پنج شنبه 90/6/24ساعت 8:36 عصر توسط مصطفی نظرات ( ) | |

<      1   2   3   4   5      >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت




کد ماوس